۱۳۸۷/۱/۵

يوزف مارکوارت: ايرانشهر در جغرافياي بطلميوس، انتشارات طهوری، ۱۳۸3، ترجمه دکتر مريم ميراحمدي


ايرانشهر يا کشور آريايي ها، عنواني است که ايرانيان در دوره ساساني به سرزمين خود داده بودند. ردپاي اين مفهوم جغرافيايي را مي توان در کتيبه هاي شاپور اول (در کعبه زردشت) و کرتير (در نقش رستم) دنبال کرد. در اين دو کتيبه اسامي ايالات و شهرهاي اصلي ايران عصر ساساني ذکر کرده است و مي توان با توجه به آن، قلمرو سنتي شاهنشاهي ساساني را بازسازي کرد. افزون بر اين سنگ نوشته ها، منبع ديگري موجود است که تصويري مشابه از ايالات، مراکز آنها و شهرهاي اصلي قلمرو ساسانيان به دست دهد. اين اثر منحصر به فرد و ارزشمند متني کوتاه به زبان پهلوي با نام شهرستانهاي ايرانشهر است و در اواخر عصر باستان گردآوري شده است. در اوايل دوره اسلامي مطالب اندکي به متن اصلي اضافه گرديده و در واقع آخرين بازنويسي آن در دوره خلافت عباسي (سده هشتم ميلادي) صورت گرفته است.
شهرستانهاي ايرانشهر تقسيمات مختلف نواحي قلمرو ساساني را بر مي شمرد و فهرستي طولاني از مکان هاي جغرافيايي و اسامي شهرها ارائه مي دهد. از اين جهت براي بررسي جغرافياي اداري ساسانيان منبعي سودمند به شمار مي رود. همچنين نويسنده ناشناس متن به شخصيت هاي افسانه اي و تاريخي که بنا کننده شهرهاي مختلف بوده اند مي پردازد و اسامي پادشاهان ساساني که شهري از خود به يادگار گذاشته اند را ذکر مي کند.
سرزمين ايرانِ عصر ساساني در اين متن به چهار جهت جغرافيايي يا چهار ناحيه (کوست) شرق (خراسان)، غرب (خوربران)، شمال (اپاختر يا کپکوه) و جنوب (نيمروز) تقسيم شده که هر يک به ترتيب بيست و شش، نه، سيزده و نوزده شهرستان را شامل مي شوند.
شباهت هاي موجود ميان متن شهرستانهاي ايرانشهر با اثر موسي خورني1، مورخ ارمني معاصر با ساسانيان، با عنوان جغرافياي موسي خورني، اين نکته را به ذهن مي رساند که متن رساله پهلوي، يکي از منابع مورد استفاده وي بوده است. خورني در تاليف کتاب خود افزون بر متن شهرستانهاي ايرانشهر از کتاب جغرافياي بطلميوس نيز سود مي برده است. در واقع او سرزمين هاي ذکر شده در متن پهلوي را با نوشته بطلميوس مقايسه کرده و توضيحي نيز بر آن افزوده است.
در اواخر سده نوزدهم يوزف مارکوارت (١٩٣٠- ١٨٦٤ م)، دانشمند و ايران شناس آلماني بر آن شد تا کتاب ارزشمند موسي خورني را همراه با توضيحات و تفاسير منتشر نمايد. تغير نام يافتن بسياري از شهرستان ها و مناطق تاريخي و يا از بين رفتن کامل آن ها در طول تاريخ، شرح و تفسير مارکوارت بر اين اثر جغرافيايي را ضروري مي کرد. مارکوارت به دليل شباهت هاي متعددي که رساله شهرستانهاي ايرانشهر با جغرافياي موسي خورني داشت، تصميم گرفت تا بر هر يک به طور مستقل شرح و تفسيري بنويسد. وي اصطلاح باستاني ايرانشهر، برگرفته از متن پهلوي شهرستانهاي ايرانشهر را براي عنوان کتاب خود برگزيد.
تسلط مارکوارت به زبان هاي ايراني، ارمني، يوناني، سرياني و تفسير عالمانه وي بر متن شهرستانهاي ايرانشهر و جغرافياي موسي خورني باعث شده تا کتاب ايرانشهر وي اثري مرجع براي پژوهشگران بعدي محسوب شود. در ايران اثر مارکوارت به فاصله ده سال به صورت دو کتاب مجزا با عناوين ايرانشهر بر مبناي جغرافياي موسي خورني2 و ايرانشهر در جغرافياي بطلميوس توسط دکتر مريم ميراحمدي به فارسي ترجمه شد. مطالب کتاب ايرانشهر در جغرافياي بطلميوس هشت ناحيه ماد، اليمايي (الي مائيس = خوزستان)، پارس، اريک (شرق ماد)، درياي هيرکان، اسکيت ها، بين النهرين و بابل را شامل مي شود. مارکوارت با توجه به منابع و متون ِ کهن و معاصر با موسي خورني، براي هر يک از نواحي هشت گانه مطالب و توضيحاتي را ذکر مي کند. از جمله منابعي که مارکوارت از آنها سود برده مي توان به سفرنامه هوآن - چوانگ (گزارشي درباره مغرب زمين)، نوشته هاي جغرافي دانان و نويسندگان جهان همچون استرابو و آثار برخي از جغرافي دانان و مورخان عصر اسلامي همچون ابن خردادبه، استخري، مقدسي، ابن رسته و يعقوبي اشاره کرد. هر چند برخي از همعصران مارکوارت به شيوه مقايسه اي وي ايراد گرفته و سبک او را مورد نقد قرار مي دادند اما با اين وجود مارکوارت در تمامي آثارش اين شيوه را دنبال کرد و هميشه به آن پايبند ماند.
مارکوارت براي کامل کردن نوشته خود، ملحقاتي به متن اصلي افزوده که مطالبي چون مرزبانان ارمنستان، حدود تاريخي کرمان، تخارستان (طخارستان)، سرزمين کابل و کابلشاه، قندهار و نواحي جيحون را در بر مي گيرد. از اين ميان مبحث مربوط به تخارستان، مفصل تر از ساير موارد است.
از ويژگي هاي کتاب ايرانشهر مي توان به مشخص کردن استان هاي کليسايي، شهرهاي اسقف نشين، مقر مطران هاي مسيحي (نسطوري) و همچنين خط سير نفوذ و ورود مسيحان در ايران عصر ساساني اشاره کرد. مارکوارت در ضمن مقايسه متون و منابع متعدد، برخي مواقع به نکات جالبي بر مي خورد. براي نمونه وي در مي يابد که ميان فهرست شهرهاي خراسان با گزارش جهانگرد چيني، هوان - چوآنگ (٦٤٤- ٦٢٩ م) و همچنين فهرست مالياتي عبدالله بن طاهر از سال ٢١١ و ٢١٢ ارتباط شگفت انگيزي وجود دارد.
اساس پژوهش مارکوارت در تاليف ايرانشهر دو نسخه از متن اصلي کتاب موسي خورني مشهور به نسخه کامل و نسخه خلاصه شده بوده که پيش از اين توسط آرسن سوکري ويرايش شده اند.3 مترجم محترم کتاب حاضر، در پيشگفتار کتاب ايرانشهر در جغرافياي بطلميوس به ناپديد شدن اصل پهلوي رساله شهرستانهاي ايرانشهر اشاره مي کند و تنها منبعي که اين رساله در آن باقي مانده را همان اثر موسي خورني به زبان ارمني مي داند. اين در حالي است که ايشان در پيشگفتار کتاب ايرانشهر بر مبناي جغرافياي موسي خورني آشکارا به ترجمه هاي متعدد فارسي اين رساله اشاره دارد. چنان که مي دانيم اکثر اين ترجمه ها از متن اصل (پهلوي) رساله صورت گرفته است.4 براي مثال ترجمه هايي که توسط سعيد عريان يا تورج دريايي5 از متن شهرستانهاي ايرانشهر به چاپ رسيده، اصل متن پهلوي را نيز ضميمه خود دارند.
حسين کيان راد

پانویسها:

1- از ديگر آثار وي مي توان به تاريخ ارمنستان و ترجمه زندگي اسکندر از يوناني به ارمني اشاره کرد. از اين ميان، کتاب تاريخ ارمنستان تا کنون سه بار و با مشخصات زير به فارسي نيز ترجمه شده است:- موسي خورني، تاريخ ارمنيان، ترجمه اديک باغداساريان، ناشر: مترجم، تهران، ١٣٨٠- موسي خورني، تاريخ ارمنستان، به اهتمام ابراهيم دهکان، انتشارات روزنامه افق اراک، اراک، ١٣٣١- موسي خورني، تاريخ ارمنستان، ترجمه و مقدمه و حواشي گئورگي نعلبنديان، ايروان، ١٩٨٤براي آگاهي بيشتر بنگريد به:- حسين کيان راد، " گرايش به تاريخ عمومي در مکتب تاريخنگاري ارمنستان "، کتاب ماه تاريخ و جغرافيا، سال هفتم، ش ١٢، مهر ١٣٨٣، صص ٣٩-٣٥
2- يوزف مارکوارت، ايرانشهر بر مبناي جغرافياي موسي خورني، ترجمه مريم مير احمدي، تهران، اطلاعات، ١٣٧٣
3- P. Arsen Soukry , Geographie de Moise de Corene, p. 37 f, 40-44, vending 1881.
4- اولين ترجمه فارسي متعلق به صادق هدايت است که با نام شهرستانهاي ايران يک بار در مجله مهر، سال ٧، شماره ١،٢،٣ (ص ٤٧ تا ٥٥،١٢٧ تا ١٣١ و ١٦٩ تا ١٧٤) در سال ١٣٢١ به چاپ رسيد و بار ديگر نيز در مجموعه مقالات هدايت با عنوان نوشته هاي پراکنده (تهران، اميرکبير، ١٣٣٤)، ص ٤١٢ تا ٤٣٣ منتشر شد.- سعيد عريان، " شهرستانهاي ايران"، مجله چيستا، سال ٢، شماره ٥، دي ماه ١٣٦١، ص ٥٩٣ تا ٦١٩.همچنين در متون پهلوي، گردآورنده: جاماسب جي آسانا، ترجمه و گزارش سعيد عريان، کتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران، پاييز ١٣٧١، صص ٦٩- ٦٤.- احمد تفضلي، "شهرستانهاي ايران"، در مجموعه مقالات شهرهاي ايران، به کوشش يوسف کياني، تهران، جهاد دانشگاهي، ١٣٦٨، صص ٣٤٩- ٣٣٢.- محمد جواد مشکور، جغرافياي تاريخي ايران باستان، تهران، دنياي کتاب، ١٣٧١، صص ٢٢٧-٢٢٢.
5- T. Daryaee, Šahrestānīhā ī Ērānšahr, Costa Mesa, Ca, 2002.

هیچ نظری موجود نیست: